بیماری های روانیسینما و روانشناسی

فیلم ذهن زیبا

مقدمه

 تجزیه و تحلیل بیماری اسکیزوفرنی در فیلم ها و واقعیت آن بیماری به همراه شیوه درمان آن از منظر علم روانشناسی

ریاضیدانان اغلب به عنوان نابغه هایی به تصویر کشیده می شوند که دیوانه وار معادلات را روی تخته سیاه فرش می کنند و با حل کردن آنها، دیگران را حیرت زده می کنند. این افراد در عین حال شخصیتی عجیب و غریب دارند. حال سوال اینجاست اگر یکی از مهمترین ریاضیدانان قرن بیستم می توانست به برخی از بزرگترین معماهای ریاضی پاسخ دهد و در عین حال با بیماریی ناتوان کننده ای مانند بیماری اسکیزوفرنی نیز سر و کار داشت، در ذهن شما چگونه تصور می شود ؟

در سری مقالات آموزشی روان تدبیر که یکی از اولویت های آن آگاهی افزایی اجتماعی نسبت به بیماری های روانی است، اینبار به بیماری اسکیزوفرنی پرداخته ایم. آنهم فیلمی که با دیدنش ذهنتان واقعا زیبایی دیگرگونه ای را تجربه می کند.

باتجزیه و تحلیل صحنه‌های کلیدی فیلم، می‌توانیم نگاهی اجمالی به مبارزات طولانی مدتی داشته باشیم که افراد دارای بیماری اسکیزوفرنی احتمالا با آن روبرو هستند.

بیماری اسکیزوفرنی ( Schizophrenia ) چیست؟

بیماری اسکیزوفرنی یک “اختلال روانی مزمن و شدید است که بر نحوه تفکر، احساس و رفتار یک فرد تاثیر می گذارد”. درست است که بیماری اسکیزوفرنی و علائم آن همیشه یکسان نیست، اما برخی از شایع ترین آنها رامی توان به شرح زیر عنوان کرد

  • توهم
  • رفتار هذیانی
  • مشکل در تمرکز

شایان ذکر است که هیچ درمان یا علت شناخته شده ای برای بیماری اسکیزوفرنی وجود ندارد، با این حال، تحقیقات فعلی نشان می دهد که عدم تعادل مواد شیمیایی مغز مانند دوپامین علت اصلی این بیماری است.

بیماری اسکیزوفرنی

اسکن مغزی که تفاوت فعالیت مغز را بین یک فرد سالم و یک فرد اسکیزوفرنی نشان می دهد.

فیلم ذهن زیبا

ذهن زیبا فیلمی است که در سال 2001 ساخته شده و بر اساس زندگی ریاضیدان معروف (جان فوربس نش جونیور) که دچار بیماری اسکیزوفرنی است به تصویر کشیده شده می شود. نقش نش را نیز راسل کرو بازی کرده است. البته این فیلم با الهام از رمان بیوگرافی (زندگی نامه نوشت) «یک ذهن زیبا» نوشته سیلویا نسار ساخته شد.

مهمترین و اصلی ترین حرف فیلم ذهن زیبا

این فیلم جان را به گونه‌ای به تصویر می‌کشد که می بینیم فقط با منطقی‌سازی و بدون استفاده از دارو می‌تواند به هذیان‌هایش توجهی نداشته باشد، اما این امر زمانی ممکن است که عوامل بیرونی نیز به خوبی وظیفه خود را در قبال او، انجام دهند.

یک محیط حمایتی و افزایش سن می تواند منجر به نتایج بهتری برای افراد اسکیزوفرنی شود (رتنر). این موضوع در فیلم به تصویر کشیده شده است که همسر و همکاران جان حمایت ویژه ای از او می کنند و حتی به او کمک می کنند تا کرسی استادی در پرینستون بگیرد.

مطالعات اخیر نشان داده است که تا 60٪ از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی می توانند با استفاده از درمان به بهبودی برسند، با این حال، هیچ کس نمی داند که چگونه بهبودی رخ می دهد (رتنر). این آمار نشان می‌دهد که چقدر تحقیقات در پیش است، اما همچنین نشان دهد که علم درمانی، از زمانی که جان نش در ابتدا به بیماری اسکیزوفرنی پارانوئید مبتلا شده است، چقدر پیشرفت داشته است.

خلاصه داستان ذهن زیبا

این فیلم یک جدول زمانی (سیر زندگی) از زندگی جان نش به تصویر می کشد. شروع فیلم با ورود او برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد رشته ریاضیات، دانشگاه پرینستون کلید می خورد. جایی که علائم اولیه بیماری اسکیزوفرنی در وی ظاهر می شود و ادامه می یابد، تا مانند زمانی که او جایزه نوبل را دریافت می کند و با اینکه همچنان درگیر این بیماری بود.

توهم، یکی از علائم اصلی بیماری اسکیزوفرنی در نش نشان داده می شود. این توهم مربوط به کار فرضی جان در ارتش است، که شرایط را رفته رفته وخیم تر می کند.

حال با تجزیه و تحلیل صحنه‌های کلیدی فیلم، می‌توانیم نگاهی اجمالی به مبارزات طولانی مدتی داشته باشیم که افراد دارای بیماری اسکیزوفرنی احتمالا با آن روبرو هستند.

شروع تحصیلات تکمیلی، افشای بیماری اسکیزوفرنی

در شروع فیلم، جان به عنوان یک نابغه مرموز که به نظر می رسد از نظر اعتماد به نفس و ارتباط اجتماعی ضعیف باشد، اما فیلم هرچه جلوتر می رود تشخیص بیمار بودن او توسط مخاطب بیشتر نمود پیدا می کند.

سکانس (بخش ) اول فیلم با معرفی جان، به دیگر دانشجویان فارغ التحصیل ریاضی شروع می شود، جایی که سعی می کند با برخورد شوخ طبعانه ای داشته باشد، اما در نهایت به دانشجویان دیگر توهین می کند و از آنها دور می شود. او همچنین با غیراصیل خواندن کار آنها و صحبت در مورد اینکه چگونه یک ایده “اصیل” به ذهنش می رسد و آن را حل می کند، سایر دانشجویان فارغ التحصیل را آزرده خاطر می کند.

پس از این درگیری، او به اتاق خود برمی گردد، جایی که با هم اتاقی خود، چارلز که ظاهراً دانشجوی کارشناسی ارشد در حال تحصیل زبان انگلیسی است، ملاقات می کند. این اولین بار است که هذیان های اسکیزوفرنی یایی جان برای مخاطب آشکار می شود. زیرا اتاق او برای یک نفر ساخته شده است.

بیماری اسکیزوفرنی

جان نش پشت میزش نشسته و مشغول کار است در حالی که هم اتاقی اش، چارلز، از روی شانه اش نگاه می کند و به نظر می رسد چیزی به او می گوید. این درست پس از نقل مکان آنهاست.

عامل بیماری اسکیزوفرنی

اگرچه ممکن است فیلم توصیفی کاملاً دقیق از بیماری جان نش نباشد، اما به ارائه نمایش تصویری تقریبا دقیقی از بیماری اسکیزوفرنی کمک می کند. در فیلم، بیماری اسکیزوفرنی نش زمانی شروع می شود که او در اوایل 20 سالگی است، و این سن معمول برای زمانی است که علائم اسکیزوفرنی در افراد ظاهر می شود، با این حال، در واقعیت علائم برای نش تا اوایل 30 سالگی شروع نشد.

 شروع فیلم به معرفی چندین ویژگی کلیدی اسکیزوفرنی کمک می کند و در عین حال سعی در حفظ یک خط داستانی دقیق دارد.

اگرچه علائم او دیر شروع شد، اما هنوز در محدوده پذیرفته شده (از لحاظ زمانی) است که بیماری اسکیزوفرنی می تواند رخ دهد.

نشانه های بیماری اسکیزوفرنی در فیلم ذهن زیبا گنجانده شده

این فیلم از علائمی مانند هذیان، کاهش صحبت کردن و علائم شناختی مختلف مانند عملکرد ضعیف اجرایی بهره می برد، اما اینها همه علائم معتبر و رایج اسکیزوفرنی هستند که ما آن را می شناسیم.

این علائم در ابتدای فیلم زمانی که چارلز ظاهر می شود و همچنین زمانی که جان با سایر دانشجویان فارغ التحصیل صحبت می کند، به تصویر کشیده شده اند، اگرچه علائم شناختی تا صحنه های کلیدی دیگر  ظاهر نمی شوند. زیرا جان زیاد حرف نمی زند و وقتی حرف می زند با همراه با غلیان احساسات نیست که می توان آن را به شروع ناتوانی اش نسبت داد.

با این حال، اگرچه علائم دقیق هستند، اما در زندگی واقعی جان هرگز شخصیت های هذیانی مانند چارلز نداشت، او بیشتر از هذیان های شنیداری رنج می برد.

تشخیص اسکیزوفرنی پارانوئید

اوج هذیان های اسکیزوفرنی جان نش زمانی رخ می دهد که او در حال سخنرانی درباره تحقیقات ریاضی فعلی خود است. در طول این سخنرانی، او مردانی را در راهروهای اتاق سخنرانی می‌بیند که به نظر او جاسوسان شوروی هستند و به آنها دستور داده شده که وی را دستگیر کنند. در نتیجه این توهم، او از اتاق بیرون می دود و توسط این جاسوسان فرضی شوروی تعقیب می شود. وقتی دستگیر می شود، مخاطب می فهمد که این افراد جاسوس شوروی نیستند، بلکه افرادی هستند که برای انتقال وی تیمارستان (بیمارستان روانی) آمده اند.

بیماری اسکیزوفرنی
روانشناسی فیلم ذهن زیبا نشان می دهد که می توان افراد دارای بیماری اسکیزوفرنی را با حمایت به زندگی عادی برگرداند

توهمات جان او را به این باور رسانده است که برای وزارت دفاع، زیر نظر یک مامور دولتی مرموز به نام ویلیام پارچر کار می کند. او معتقد است که در حال شکستن کدهای مخفی شوروی بوده است و این تحقیق را در پاکت های مهر و موم شده به صندوق پستی فوق محرمانه تحویل داده است.

بیماری اسکیزوفرنی و درمان آن

اوج فیلم زمانیست که در بیمارستان، همسرش، آلیشیا لرد، برای او فاش می سازد که هیچ ماموری به نام ویلیام پارچر وجود ندارد و هیچ یک از پاکت های او هرگز باز نشده است. آلیشیا حتی به او نشان می دهد که توانسته این اسناد فوق سری را ردیابی کند. به جان دستور داده می‌شود که تحت درمان شوک انسولین قرار گیرد و برای کمک به درمان اسکیزوفرنی ناتوان‌کننده‌اش دارو مصرف کند.

جلسات شوک درمانی بصورت خشونت آمیزی نشان داده می شود. نش، روی تخت تیمارستان از سوی تیمی پرستاران و پزشکان احاطه شده و تحت است. این نوع واکنش به جان کمک می‌کند تا متوجه شود که او واقعاً مبتلا به اسکیزوفرنی پارانوئید است.

تجزیه و تحلیل زنجیره ای از رویدادها در این صحنه نشان داد که این صحنه حاوی حقایق دقیق زیادی در مورد بیماری اسکیزوفرنی است، اما همچنین مواردی را در مورد زندگی نش و بیماری اسکیزوفرنی به اشتباه ارائه می دهد. صحنه با توهم جان شروع می شود که فکر می کند جاسوسان شوروی در بین مخاطبان سخنرانی او هستند و به خوبی نشان می دهند که بیماری اش چقدر بر او تأثیر گذاشته است.

وقتی مردم به بیماری اسکیزوفرنی فکر می کنند، به جای اینکه متوجه شوند که یک فرد اسکیزوفرنی در تمیز دادن بین چیزهای واقعی و خیالی مشکل دارد، این اشتباه را انجام می دهند که فکر می کنند یک فرد دارای شخصیت های متعدد است.

شخصیت پردازی دقیق برای نشان دادن جلوه های درست بیماری اسکیزوفرنی

در طول فیلم، شخصیت جان هرگز از لحاظ ساختار فیلمی منحرف نمی شود، بلکه روند فکری او با پیشرفت فیلم تغییر می‌کند، که به تصویری دقیق از اسکیزوفرنی کمک می‌کند. با این حال، فیلم علائم خاصی را که اغلب با اسکیزوفرنی مرتبط هستند، بیش از حد اغراق شده به تصویر می کشد.

اکثر افرادی که اسکیزوفرنی دارند به جای توهم دیداری، بیشتر دچار توهم شنیداری دارند. و این صداها همان چیزی است که منجر به هذیان می شود (ABC News). در واقع، جان نش هرگز این توهمات را ندید. با این حال، این توهمات بینشی را به مخاطب می دهد که مبارزه با اسکیزوفرنی چگونه است، بنابراین هدفی را در فیلم دنبال می کنند.

یکی دیگر از رویدادهای کلیدی در این صحنه زمانی رخ می دهد که جان در بیمارستان روانی بستری است. در این صحنه مخاطب در معرض تکنیک های واقعاً بی رحمانه ای قرار می گیرد که برای درمان اسکیزوفرنی استفاده می شد. طراح صحنه فیلم بیمارستان روانی تماماً سفید کرده که حس ناراحت کننده ای در مورد مکان به مخاطب القا می کند.

بیماری اسکیزوفرنی
ویژگی های بیمارستان روانی از لحاظ طراحی صحنه یکی از بی نظیرترین تاثیرات بصری را به همراه دارد

درمان بیماری اسکیزوفنی در دهه 1950 و تحولی که رخ داد

این صحنه در دهه 1950 اتفاق می افتد و در درمان هایی که استفاده می شد منعکس می شود. در این زمان بود که درمان‌های جدیدی برای درمان اسکیزوفرنی ساخته شد، که زمانی نشان داده می‌شود که جان مجبور می‌شود چند بار در هفته تحت درمان شوک انسولین قرار گیرد. نتایج این درمان وحشتناک بود و در نهایت با معرفی داروهای ضد روان پریشی بی اعتبار شد (ABC News).

تاثیر داروهای ضد روان پریشی برای بیماری اسکیزوفرنی

معرفی داروهای ضد روان پریشی نقش بسیار مهمی در اجازه دادن به افراد اسکیزوفرنی برای داشتن زندگی عادی دارد. همچنین در طول این صحنه، فیلم این گونه به نظر می رسد که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی فقط باید مدت کوتاهی را در بیمارستان بگذرانند و دارو دریافت کنند و سپس به زندگی عادی برگردند. این نیز نادرست است زیرا حتی جان نش برای چندین دهه به دلیل ناتوانی خود، دچار مشکل بود و در طول این مدت زمان طولانی نتوانست هیچ کاری را انجام دهد.

به طور کلی، این زنجیره از رویدادها نقطه عطفی را در فیلم نشان می‌دهد و کمک می‌کند تا نه تنها زندگی جان نش، بلکه هر کسی که با یک بیماری اسکیزوفرنی سر و کار دارد، روشن شود.

بیماری اسکیزوفرنیجان در حالی که برای حمام کردن نوزادش آماده می شود، پشت میز می نشیند. او سالم و خوشحال به نظر نمی رسد. نوزادش نیز گریه می کند.

عواقب ترک خودسر داروی اسکیزوفرنی چیست

در این صحنه جان پس از مرخص شدن از بیمارستان روانی سعی کرد زندگی عادی و تحقیقات ریاضی خود را از سر بگیرد. با این حال، او مجبور به مصرف دارو برای کمک به درمان علائم خود شد. ناتوانی و این امر او را با مشکل مواجه کرد. او هنگام مصرف داروهای خود ادعا می کند که قادر به تفکر آزاد نبوده و در نتیجه باعث شده که در تحقیقات خود پیشرفت کمی داشته، یا اصلاً پیشرفت نداشته باشد. در نتیجه جان داروهایش را قطع می کند تا بهتر فکر کند.

این عمل برای او هزینه زیادی دارد زیرا مدت کوتاهی پس از قطع مصرف دارو، دچار هذیان می شود. جان یک روز بعد از اینکه همسرش برای آویزان کردن لباس های شسته شده به حیاط خلوت رفت، تصمیم می گیرد فرزندش را حمام دهد. در صحنه فیلم می بینیم که فرزندش را داخل وان حمام قرار میدهد. ناگهان آلیشیا حس می کند چیزی خاموش است و به سرعت به داخل خانه باز می گردد.

نوزادشان تقریباً در حال غرق شدن است، در حالی که جان دچار توهم است و به او می گوید که چارلز در حال تماشای نوزاد است. او بچه را نجات می دهد و ناظر بحث جان با چارلز و ویلیام پارچر است.

در طول این مشاجره فرضی، پارچر اسلحه ای را به سمت همسر جان می کشد، که باعث می شود جان سعی کند با پارچر مقابله کند و همسرش را نجات دهد زیرا او فکر می کند همه اینها واقعی است. وقتی او به سمت پارچر حمله ور می شود، در واقع به سمت همسرش می دود و او را می زند.

آلیشیا تلاش می کند و از خانه خارج می شود، جان دنبال او می دود و توضیح می دهد که متوجه شده است هیچ یک از آنچه که اتفاق افتاده واقعی نبوده است، و این نشان می دهد که او متوجه شده که دچار توهم شده است. این جایی است که حال و هوای فیلم تغییر می کند زیرا جان به این نتیجه رسیده است که ممکن است نتواند اسکیزوفرنی خود را شکست دهد یا نتواند.

اهمیت مصرف دارو و روان درمانی و حمایت از بیماران اسکیزوفرنی

این صحنه فرصت دیگری را به مخاطب ارائه می دهد تا احساس جان را به مخاطب بفهماند. پس از خروج از بیمارستان روانی، جان مجبور است دارویی مصرف کند که به جلوگیری از وقوع هذیان کمک می کند، اما این امر تفکر او را مختل می کند، بنابراین او مصرف قرص ها را متوقف می کند، که تقریباً عواقب فاجعه باری دارد.

این صحنه به طور خاص در جذب احساسات مخاطب خوب عمل می‌کند، زیرا تقریباً همه دارو مصرف کرده‌اند یا مریض شده‌اند تا جایی که بر نحوه تفکر آنها تأثیر می‌گذارد، که اغلب اوقات منجر به عدم مصرف داروهای خود می‌شود. این داروها نمایه اثر ملایمی دارند که به کاهش هذیان کمک می کند، با این حال بیماری افراد هنوز امکان عود دارد (Gil).

پیام فیلم مبنی بر اینکه داروها بخش مهمی از درمان هستند، اگرچه درمان همه چیز نیستند، یک پیام نسبتا دقیق است

آموزش زندگی با اسکیزوفرنی پارانوئید

پس از عود، جان با این تصمیم مواجه می شود که باید به بیمارستان روانپزشکی بازگردد و دارو مصرف کند، که مانع از تحقیقات او می شود یا می تواند یاد بگیرد که با ناتوانی خود کنار بیاید تا بتواند این کار را انجام دهد. نش بعداز این دوره درمانی ریاضی به پرینستون بازمی گردد و موافقت می کند که خارج از کتابخانه کار کند.

وی در حالی که مشغول کار در پرینستون است، همچنان باید یاد بگیرد که با هذیان های خود در یک محیط جدید کنار بیاید. در سکانس ثابت شد دشوار اما قابل کنترل است. در این دوره از زندگی جان نش بود که او توانست تحقیقات خود را از سر بگیرد و زمانی که جایزه نوبل اقتصاد را برای کارهایی که برای پایان نامه خود انجام داد، برنده شد. این صحنه ها هنوز هذیان های جان مانند پارچر و چارلز را نشان می دهد، اما او می داند که آنها را نباید جدی بگیرد. این نشان می‌دهد که جان می‌تواند ناتوانی خود را منطقی کند و به این ترتیب او خود را درمان می کند.

مفهومی ترین صحنه روانشناختی فیلم ذهن زیبا

جان پشت میز گرد نشسته است و سایر اعضای هیئت علمی پرینستون به او خودکار هدیه می دهند. شش خودکار روی میز وجود دارد، زیرا به نظر می رسد که تعداد بیشتری از آنها در راه است. این یک رویداد بسیار معتبر در فیلم است.

این صحنه یکی از مهمترین صحنه های فیلم است، اگر نگوییم مهمترین آنها، زیرا کمک می کند تا چیزهایی را که ما درباره بیماری اسکیزوفرنی نمی دانیم را حس کنیم. با تجزیه و تحلیل این صحنه، نشان می دهد که چگونه فیلم توانسته چیزهای خاصی را نشان دهد که ما هنوز درباره اسکیزوفرنی یاد نگرفته ایم.

نتیجه گیری

این فیلم یک مثال واقعی از اینکه چگونه دارو ممکن است کمک کند را به تصویر می کشد، اگرچه هنوز محدودیت هایی برای انجام آن وجود دارد.

این داروها بر نحوه تفکر و احساس افراد تأثیر می‌گذارند و در نتیجه افراد مصرف آنها را قطع می‌کنند. این نشان می دهد که چقدر تحقیقات بیشتری لازم است تا بتوان بیماری اسکیزوفرنی را بیشتر درک کرد و از عود بیشتر آن نهایت جلوگیری را به عمل آرود. این به نکته بعدی می انجامد، و آن این است که دارو ممکن است بهترین راه حل باشد، اما درمان قطعی نیست.

کلام روان تدبیر

پس از تماشای این فیلم، تجزیه و تحلیل جزئیات صحنه های کلیدی، و خواندن چندین نقد آنلاین و حتی نقدهای جان فوربس نش جونیور واقعی، به این نتیجه میرسیم که این فیلم می تواند پیچیدگی ها را با دقت به تصویر بکشد. اگرچه ممکن است صحنه‌ها همیشه دقیقاً آنچه را که برای جان نش اتفاق افتاده است به تصویر نکشند، اما همچنان ایده‌ها و حقایقی را در مورد اسکیزوفرنی به نشان می دهند که قابل اتکاست.

بازی راسل کرو عالی بود و به روشنگری تماشاگران کمک کرد. در مورد اینکه زندگی با فرد دچار بیماری اسکیزوفرنی چگونه است. با این حال، به نظر میرسد بیماری اسکیزوفرنی جان نش بسیار غیرعادی است و تا حد زیادی از چیزی که یک فرد معمولی اسکیزوفرنی با آن مواجه می‌شود، متفاوت است. جان توانست به نحوی اسکیزوفرنی خود را بدون استفاده از دارو بهبود بخشد که به نظر می رسد چیزی است که اکثر متخصصان درباره آن نشنیده اند.

این فیلم همچنین تمام دیدگاه‌ها و علوم درستی را که در دهه‌های 1950 و 1960 شناخته شده بود، در خود جای داده بود که به مخاطب کمک می‌کرد تا دیدی معتبر نسبت به آنچه در مورد ناتوانی ذهنی مانند اسکیزوفرنی شناخته شده بود، ارائه دهد.

این فیلم یک نمونه عالی و دقیق از زندگی یک انسان دچار بیماری اسکیزوفرنی است.

کاوه راد

سال 84 تحصیل در حوزه فناوری اطلاعات رو شروع کردم و از همون اول وارد بازار کار شدم. سال 90 با روانشناسی آشنا شدم و مسیر زندگیم عوض شد و تحصیلاتم رو در حوزه روانشناسی ادامه دارم. الان هم عمده فعالیتهام در حوزه آموزش و مشاوره روانشناسی هست. امیدوارم بتونم با مطالبی که در این وب سایت منتشر می کنم هر چند کم اما تاثیر گذار باشم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا